موبایلم را که روشن می‌کنم و صفحه اینستاگرامم را باز، چندمین استوری را دوست عزیزم گذاشته و صفحه دوست دیگرم را معرفی کرده و نوشته از جمله مادرانی که فقط غر نمی‌زنند، عمل می‌کنند.

خواندن همین جمله کافی است تا فکر کنم من دارم غر می‌زنم؟

و حتما غر زدن انواع مختلف دارد و لابد در یکی از آن‌ها می‌گنجم!

چند روز بعد هروقت فرصتی کنم به این مساله فکر می‌کنم که آیا من مادر غرزنی هستم؟ و سعی می‌کنم پست‌های وبلاگم یادم بیاید. احساس ناخوبی از خودم دارم. این برچسب را تاب نمی‌آورم. اما نمی‌توانم از آن رها شوم.

و بالاخره نیمه شب امروز، وقتی که یحیا ۵۰ ‌سی‌سی شیر خورده و خوابیده و من خواب از سرم پریده به آشپزخانه می‌روم. کتری را می‌شورم و آب می‌کنم و گاز را روشن، ظرف‌های ماشین را خالی می‌کنم و از ظرف‌های تازه پر، یک برش طالبی بر می‌دارم و تا کتری جوش بیاید به این فکر می‌کنم که آیا من مادر غرزنی هستم؟

و بالاخره به این بحث ذهنی پایان می‌دهم. شاید افرادی اسم بیان خاطرات و زیست روزمره من و امثال مرا هم غر زدن بدانند. اما ما کجای دیگری برای ابراز مسایل‌مان داریم؟ چه رسانه‌ای ما را پرزنت می‌کند جز همین فضاهای مجازی؟ آیا قرار است همه ما ابرقهرمان باشیم تا دیده شویم و خوانده شویم؟

با وجود احترامی که برای اندیشه دوستم قایلم، به یادداشت نوشتن‌هایم ادامه می‌دهم. خودم را می‌شناسم، باید بنویسم تا بتوانم نفس بکشم. بعضی از مولکول‌های هوا برای من در نوشتن موجود است. و خب این‌که گاهی هم مثبت نمی‌نویسم و همه چیز زیبا و قشنگ نیست را غر زدن نمی‌دانم. این زندگی من است. ترکیبی از رنگ‌های مدادرنگی‌هایم.

و حتما آدم‌ها مختارند به خواندن و نخواندن من. و کاش آن‌ها هم هرطور که شده خودشان را روایت کنند.

فرض من این است که نوشتن ما را نجات می‌دهد!

عنوان با شهامت: زنان خانه‌دار

دریاچه‌ای به عمق ۲۴ ساعت

جعبه ابزار والدگری من

می‌کنم ,غر ,زدن ,هم ,فکر ,حتما ,به این ,غر زدن ,می‌کنم و ,که آیا ,فکر می‌کنم ,مادر غرزنی هستم؟

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

تجربیات گوناگون TURK GAMES نرم افزار حسابداری قیاس نمایندگی رسمی بیمه سامان شهرستان نجف آباد آژانس دیجیتال مارکتینگ نهال وب saffture دوازده فروردین T-H . زندگی آسان نیست....... دانلود آهنگ جدید | اَزنا موزیک